شیخ شهاب الدّین سهروردى که از حکماى بزرگ اسلام و از الهیّین است و کتابى دارد به نام: حکمةُ الإشراق و در عرفان هم قدمهاى راسخى دارد و مرد مرتاضى هم هست. وى حکیم مقتول است که به گناه همین توحید او را کُشتَند. مکتب خیلى مهمّى هم دارد. شیخ شهاب الدّین مى گوید:
بسم الله الرحمن الرحیم
توحید در منظر شیخ اشراق و تمجید علامه طهرانی ره از وی
منبع: تفسیر آیه نور، ص: 166، تالیف حضرت علامه طهرانی قدّس سرّه
شیخ شهاب الدّین سهروردى که از حکماى بزرگ اسلام و از الهیّین است و کتابى دارد به نام: حکمةُ الإشراق و در عرفان هم قدمهاى راسخى دارد و مرد مرتاضى هم هست. وى حکیم مقتول است که به گناه همین توحید او را کُشتَند. مکتب خیلى مهمّى هم دارد. شیخ شهاب الدّین مى گوید:
" الفِکرُ فى صورَةٍ قُدسیَّةٍ یُتَلَبَّسُ بِها طالِبُ الأریَحیَّة، و نَواحِ القُدس دارٌ لایَطَؤُها الجاهِلونَ، و حَرامٌ عَلَى الأجسادِ المُظلِمَةِ أن تَلِجَ مَلَکوتَ السَّماوات؛ فَوَحِّدِ اللَه و أنتَ بِتَعظیمِهِ مَلَآن، و اذکُرهُ و أنتَ مِن مَلابِسِ الأکوانِ عُریان، و لَو کانَت فى الوُجودِ الشَّمسان لانطَمَسَتِ الأَرکان و أبَى النِّظام أن یَکونَ غَیرَ ما کان."
أریَحِیَّة را در أقربُ المَوارد اینطور معنا مى کند: افرادى که اهل بذل هستند، اهل سخاوت هستند و اهل عطاء هستند و پول خرج مى کنند و مهمانى مى کنند، وقتى اینها مهمانى نکردند مثل اینکه یک بارى روى سینه است، وقتى سور را داد و مهمانى کرد یک حال نشاطى پیدا مى کند، آن را مى گویند: أریَحِیَّة؛ آن حال خفّت و سبکى که بعد از بذل پیدا مى شود.
مى گوید: «فکر، (یعنى معارف الَهى) یک صورت قدسى و ملکوتى دارد، که خداوند علىّ أعلى عنایت مى کند به آن افرادى که طالبِ أریَحِیَّة هستند؛ (یعنى مى خواهند خود را ببازند، وجودِ خود را از تعیّن خالى کنند، لباس خود را از این عالم مادّه در بیاورند، و تمام شوائب هستى خود را بریزند و در حرم پروردگار وارد بشوند؛ آن فکر و معارف پروردگار، از طرف پروردگار بر اینها افاضه مى شود.)
و نواحى قدس، (آنجائى که طاهران زندگى مى کنند و اهل تطهیر و پاکیزگى در آنجا زندگى مى کنند) آنجا جائى است که اصلًا جاهلان نمى توانند قدم بگذارند؛ و بر افرادى که اهل معصیت هستند حرام است که در ملکوتِ آسمانها وارد بشوند، آنها نمى توانند، (حرام یعنى: ممنوع) راهشان بسته شده است. یک سدّ سکندر بسته اند، نمى گذارند آنها یک قدم در ملکوت آسمان بگذارند. (أجساد المظلمة یعنى: افرادى که اهل معصیت و گناه و هوى هستند، و اهل خودیّت و استکبار هستند.)
اگر تو مى خواهى خدا را بشناسى فَوَحِّدِ الله، بگو: خدا یکى است، غیر از خدا در عالم وجود، در اسم و صفت و فعل و در ذات، قائل نشو! وأنتَ بِتَعظیمِهِ مَلَآن، اصلًا تمام وجودِ خودت باید سراپا مملوّ از تعظیم خدا بشود. تسبیح و تقدیس باید وجود تو را بگیرد. سراپاى تو باید ذکر بشود. و ذکر خدا بکن در حالتىکه باید از تمام این لباسهاى کفر و اعتبارات و مصلحت اندیشى ها و احتیاطکارى ها و آداب و رسوم جاهلانه اى که تو را از راه خدا باز مى دارد، لخت و عریان شده باشى، آنوقت مى توانى ذکر خدا کنى؛ و الّا ذکر خدا نکردى، بلکه ذکر خودت را کردى.»
عجیب بیان مى کند! خوب بیان مى کند. اینها راههائى است که انسان مى خواهد با فکرش برود خدا را به دست بیاورد؟ و نمى تواند به دست بیاورد
* چهارم رجب سالروز رحلت آن حکیم الهی است