
مرحوم حاج سراج انصارى، که سالیانى از محضر مرحوم شهرستانى فیض برده بود، نقل کرده است: «یکى از سال ها، رودخانه دجله طغیان کرد و سیلاب قسمتى از ساختمان هاى کنار سدّ دجله را خراب کرد و تلفات جانى و مالى بسیارى به بار آورد. در همان ایّام، روزى در محضر مرحوم شهرستانى از طغیان دجله و جریان آب و تلفات آن سخن به میان آمد. یک نفر در آن میان گفت: آرى، تمام اینها از گناه و معصیت و نکبت اعمال ما سرچشمه گرفته است. مرحوم شهرستانى گفت: آرى، این بلا و سانحه از نکبت اعمال ما و بر اثر گناه ماست، اما کدام گناه؟ دروغ گفتن، غیبت کردن، نماز نخواندن، روزه نگرفتن؟! اینها همه گناه است و مسلماً تأثیر سوء و عاقبت بدى دارد، امّا نه در اینجا! طغیان دجله و آمدن سیل چه مناسبت با این گناهان دارد؟! گناه ما در اینجا این است که: چرا قبلًا و به موقع سدّ را تعمیر نکرده ایم و آن را بلندتر ننمودیم و علاج واقعه را قبل از وقوع نکردیم و دست روى هم نهاده و بى خبر نشستیم تا سیل آمد و این صدمات را وارد ساخت. (مطلع انوار، ج 3، ص: 329، یادداشت های عارف کامل مرحوم علّامه طهرانی اعلی الله مقامه)