یکی از آقازاداگان حضرت علامه رحمة الله علیه نقل می کردند: قبل از انقلاب اسلامى ایران در زمان گذشته روزى فردى معمّم و متشخّص به مرحوم والد (علامه طهرانی)، رضوان الله علیه مراجعه مى کند و از ایشان کسب تکلیف سلوکى و مقدمۀ موصله را مى نماید. مرحوم والد پس از طى چند جلسه صحبت و تبیین مواضع و توضیح مراتب در جلسه آخر به او مى فرمایند:
یکی از آقازاداگان حضرت علامه رحمة الله علیه نقل می کردند: قبل از انقلاب اسلامى ایران در زمان گذشته روزى فردى معمّم و متشخّص به مرحوم والد (علامه طهرانی)، رضوان الله علیه مراجعه مى کند و از ایشان کسب تکلیف سلوکى و مقدمۀ موصله را مى نماید. مرحوم والد پس از طى چند جلسه صحبت و تبیین مواضع و توضیح مراتب در جلسه آخر به او مى فرمایند: حال با توجه به مطالبى که در این جلسات گذشت تا چه حد شما حاضر و آماده اید که وجود خود و آثار وجودى و شئونات خود را در راه سیر و سلوک و اطاعت از استاد و انقیاد در برابر دستورات قرار دهید؟ آن فرد معمّم پس از لحظه اى تأمّل عرض مى کند: من نسبت به همه مطالب و دستورات و اطاعت از آنچه مى فرمائید استعداد و آمادگى دارم، فقط نسبت به فلان مطلب اگر اجازه بفرمائید به راه و روش خود باشم. مرحوم والد قدس الله سره مى فرمایند: اتفاقاً سؤال من براى همین مطلب بود. پس معلوم مىشود شما آمادگى و تهیّأ انقیاد و اطاعت را ندارید و آن جلسات خاتمه یافت.